اگه دوستام میتونستن ۵ثانیه بعد از اینکه گوشی رو قطع میکنم رو بشنون،
تا الان هیچ دوستی نداشتم ! :lol:
.
.
.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام :
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیار، سفره پهن کن !!
محبت همینجوری داره میپاچه رو در و دیوار :|
.
.
.
گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه
یه دفعه خرسه گریه کنون میادبیرون میگه: بابا تو مارو کشتی :(
الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن !
بیشعور  ولمون کن دیگه !
گرگه میگه : خیلی بیشعوری برات نذری آوردم ! :lol:
.
.
.
حیف که من ترم آخرم
وگرنه تصمیم گرفته بودم از ترم بعد بخونم :D
.
.
.


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392 | 13:5 | نویسنده : zahra |

.
یکی از فانتزیام اینه که مامانم داره سیب زمینی سرخ میکنه،
بعد من یواشکی میام تو آشپزخونه یهو در حالی که کفگیر دستشه
بر میگرده سمت من، منم کرک و پرم میریزه
بعد یهو لبخند بهم میزنه و میگه:
“بیا سیب زمینی سرخ کرده واسه تو درستکردم پسرم،
بیا نیازی نیست بترسی همه ش واسه تو”
اصن دیگه اشک شوق تو چشمام جمع شده :|
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه
و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ،
اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛
وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ،
همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ،
اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
.
.
.

یکی از فانتزیامم اینه که برعکس بقیه ماشینا
که تا چراغ سبز میشه شروع میکنن به بوق زدن…
من تا چراغ قرمز میشه بوق بزنم اونم یه تنه….
حالا اینجا سوال پیش میاد که چرا پشت چراغ قرمز؟!
سوال بسیار بسیار به جا و خوبیه ولی متآسفانه ربطی نداره به کسی
چون ماشینِ خودمِ دوس دارم از بوقش پشت چراغ قرمز استفاده کنم…


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392 | 12:18 | نویسنده : zahra |

یه ضرب المثل چینی هست که هنوز اصلش نیومده هر وقت اومد بهت میگم !


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 24 تير 1392 | 19:23 | نویسنده : zahra |

عاقا ي روز خونه داييمون بوديم دخترخاله ي زنداييم خونشون بود داشت عكساي دخترداييمو نگا ميكرداز

زنداييم پرسيداين عكسو چن سالگي انداختي ؟زنداييم با اعتمادب نفس كامل زل زد توچشاشو گف يك سالو

دوازده ماهگي من:چي!!!يك سالو دوازده ماهگي مگه ميشه


هنوزتو هنگم كه چطورپي برد


||:دخترخالش


@_@من


((((:عكاس


))))))):زنداييم


آخه فكوفاميله باسواته كه من دارم

 

ادامه مطلبو ازدست نده


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 23 تير 1392 | 12:11 | نویسنده : zahra |
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 



ادامه ی عکس های طنز


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : چهار شنبه 19 تير 1392 | 12:23 | نویسنده : zahra |
طنز

یکی هست که کتونیش مصداق بارز صلاح کشتار جمعیه

اما ما به صورت صلح آمیز با بوی گندش پشه میکشیم!


.

.

یکی از بچه ها از اون قلیون کشای حرفه ایه

جوری که داره تمرین میکنه با دود قلیون مثلث متساوی الساقین درست کنه!

لازم به ذکره که آخرین بار ذوزنقه داده بیرون !

.

.

پوست کنار ناخن از خیانتکار ترین پوستهاست

اولش فقط یه ذره گوشه ى ناخنه اما تا میکشیش تا زیر زانوت میاد پایین !

.

می دونی فرق من با برف چیه ؟

برف میاد و به زمین می شینه،

ولی من همین جوری هم به دل میشینم.آخه آدم انقد تو دل برو؟

.

.

به سلامتــی همـۀ مامانا

که لباس سفید میدی بش بشوره صورتـی ملایم تحویلت میـــده !

.

.

من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع میکنم تو جشنواره خوارزمی ارایه میدم !
فرستنده : مرتضی ۰۶۳۱
.
.
نشد یه بار این خانواده بپرسن صبونه میخوری ؟ بعد ما هم با ناز بگیم بیارین تو رختخوابم لطفا …
یعنی گفتیم ها منتهی جوابش در خور مقام ما نبود نادیده گرفتیم !
.

آقا من نمیدونم چه حکمتیه هروقت که من گشنمه فرق یخچالمون با کمد ،

فقط چراغ توشه ! حالا کافیه من مریض بشم اشتهام کور بشه

، از تخم طوطی آمازونی بگیر تا شتر بریون در این گنجیده میشه ؛

ماه رمضون که دیگه هیچی اصن واویلاست … یخچاله ما داریم ؟



.



موضوعات مرتبط: طنز ، بخندیم ، ،

تاريخ : چهار شنبه 12 تير 1392 | 9:29 | نویسنده : zahra |
طنز نوشته

شما هم وقتی اس ام اس رو اشتباهی به یکی دیگه می فرستین

سکته ناقص می کنین؟!

.

.

پسر داییم تو کنکور ۱۰۰تا مونده به آخر شده

بعد داییم شیرینی پخش کرده

به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟

گف آخه فک نمیکردم ۱۰۰نفر از این خنگ تر باشن !

.

.

مشکلات از جایی شروع شد که

به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعاً اربابه !

.

.

همیشه پدرها به پسرشون به عنوان یه فرصت دوباره نگاه می کنن

برای جبران کارایی که خودشون نتونستن بکنن !

.


دوستم زنگ زده خونمون مادر بزرگم گوشی رو برداشته

    در حالیکه گوشی دم دهنشه از من میپرسه بگم هستی یا نیستی؟!!!

    من :|

    مادربزرگمم همچنان منتظر جواب من! :|




  آیا به راستــــی  زمان آن فرا نرسیده است که به گرفتن عکسهایی که

    در آنها عینک آفتابی در منزل زده اید خاتمه بدهید ؟

    نه واقعا میخوام بدونم

طالب خنده دار شب امتحان

همه با هم یک صدا بخونیم

    ﺗﺎب ﺗﺎب ﻋﺒﺎﺳﯽ ، اﺳﺘﺎد ﻣﻨﻮ ﻧﻨﺪازی !

    “جمعی از دانشجویان مشروط خُل و چِل



مطالب خنده دار شب امتحان

  شما دانشجویین ؟ بعله !!                                                    

    درس هم میخونین ؟ نه دیگه تا اون حد !


چند روزه بدجور سرما خوردم !
دیشب مامانم میگه دخترم فردا نرو دانشگاه عزیزم استراحت کن !
منم نرفتم . . .
هیچی دیگه از صب ساعت ۶ دارم کابینتا رو دستمال میکشم :|
بعدش باید دیوارای آشپزخونه رو تمیز کنم :|
الانم داره فرشای پذیرائی رو جمع میکنه که بشورم :|

 
 
اومدم خونه میخواستم لباسامو عوض کنم دیدم شلوارم خیسه !
به داداشم میگم آب ریخته روی شلوار من ؟
میگه نه پارچ آب ریخت روی زمین با شلوار تو خشک کردم ! :| 


pic-asdasas-7.jpg


طنز نوشته

عزیزم با من باش و از وجود من به زندگیت گرما و صمیمیت ببخش

و سرمای سخت زندگیت را با اعتماد به من از بین ببر

ایران رادیاتور !

.

.

بزرگترین دلهره زندگی حیف نون اینه که :

تو مهمونیا وقتی دارن بشقاب ته دیگو دست به دست میچرخونن بهش نرسه !

.

.

یک مثلی هست که میگه :

هرکسی در کیسه اش زر بُوَد سخنش مقبول است گرچه خر بُوَد !

.

  یه سوال از بچگی مغز منُ درگیر کرده…
    این که تو جر و بحث بهت میگن حالا نشونت میدم دقیقاً چیو میخان نشون بدن؟

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

   منطقی حرف زدن با بعضی ها،حتی از پوشیدن دمپایی لا انگشتی با جوراب هم سخت تره !

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

  راهنمای علمی و عملی استفاده از نخ دندان :
    آنقدر به کارتان ادامه دهید تا روی نخ خون مشاهده کنید
    این یعنی هیچ چیز اضافه ای بین دندان ها موجود نیست

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

    ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ۱۲۶ ﮔﻞ ﻗﺎﻟﯽ ﺷﻤﺮﺩﻡ !! ﺍ
    اﻭﻣﺪﻡ ﯾﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﻡ ﺳﺮ ﺩﺭﺱ…
    بعله

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

    بعضیا ی جوری خودشونو میگیرن لـعـنـتـیـا انگار مـَـنــَن!!
    والا…

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤




موضوعات مرتبط: طنز ، بخندیم ، ،

تاريخ : سه شنبه 21 خرداد 1392 | 17:30 | نویسنده : zahra |

كي از ضدحال هايي كه اميدوارم ديگه تكرار نشه اينه كه...
بشيني بند پوتينت رو از سي تا سوراخش در بياري...
بعد پوتينت رو واكس بزني...
بعدش جورابتو پات كني...
بعد پوتينت رو پات كني...
بعدش با زحمت بندشو از تو سي تا سوراخش رد كني...
بعد بندشو محكم گره بزني كه بري...
يهو كف پات؛ شروع به خارش بكنه‏!‏‏!‏‏!
.
حالا تصور كنيد هي پاتون رو محكم ميكوبيد به زمين تا اين حس خارش برطرف بشه؛ ولي انگار كه نه انگار...
بعدش با اينكه حال نداريد؛ ميخوايد پوتينتون رو بيرون بياريد و پاتون رو بخارونيد كه متوجه ميشيد گره كور خورده‏!‏‏!‏‏!
آخه من سرم رو به كدوم ديوار بكوبم كه بتونش سفت تر باشه؟‏!‏


یه فامیل داریم ۲۸ ساله بیکاره!
اگه دو سال دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه؟
.............................................. 
 
پدر و مادر عزیز
اگه صبح وقتی که از خونه بیرون میرین من پای اینترنتم
و وقتی که برمیگردین خونه من بازم پای اینترنتم
الزاما معنیش این نیست که
از وقتی رفتین تا وقتی که اومدین من پای اینترنت بودما !
با تشکر فراوان !
....................................
 
اگه پنج تا دونه پاستیل داشته باشم و دوستم دو تاش رو برداره
من میمونم و یه دوست مرده و پنج تا دونه پاستیل
درس حساب کردم !؟
...........................................................
یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟
اونم میگه نه بابا
ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن  
.....................................................................
 
 

یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…





موضوعات مرتبط: طنز ، بخندیم ، ،

تاريخ : چهار شنبه 15 خرداد 1392 | 22:8 | نویسنده : zahra |

وی شوم امتحان آید همی /  یارصفر مهربان آید همی


ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم / دل به امید تقلب بسته ایم


مابرای کسب مدرک آمدیم  /  نی برای درک مطلب آمدیم


ایام جانسوز امتحانات برشما دانشجویان و دانش آموزان کوشا تسلیت!

................................................................................

هفته ی تکمیل جزوه بر عموم دانشجوبان گرامی باد!



.


.


.


.




اولین بار که تو عمرم تقلب کردم:


سال اول ابتدایی؛

امتحان ریاضی: پیس پیس (خطاب به جلوییم) گردی عدد ۹ سمت چپشه یا راستش؟

جلوییم: چپ!

من: چپ کدوم طرفه؟


موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.

نها چیز خنده دار که الان بنظرم برنامه امتحاناتمونه صبح روانشناسی رشد عصر همون روز زبان تخصصی!!!!حالا خنده دار اینجاست که بعدش 9روز فورجه واسه فلسفه!!!!!!!!!! آخه اینم شد برنامه ریزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




موضوعات مرتبط: طنز ، بخندیم ، ،

تاريخ : چهار شنبه 15 خرداد 1392 | 21:58 | نویسنده : zahra |

مونه سوال های رایج توی همه خونه ها:


این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟
کی غذای منو خورده؟
 
...............................................................................
 
نمی دونم چه حکمتیه، اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه!
 
......................................................
 
الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه، از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار می شینه
 
........................................................

 

ز سرگرمی های ما دهه شصتیا بالا رفتن از رختخواب ها بود!!

خدا میدونه چند بار رختخوابها ریزش کردن و موندیم زیر!!
لذت صعود از این رختخوابها برابری میکرد با صعود به قله دماوند!!
چه کنیم تفریح نداشتیم که….
.................................

یه روز میخواستم تریپ اعصبانیت و پولداری بردارم
گوشیمو پرت کردم رو مبل ، لامصب کمونه کرد کم مونده بود بیوفته زمین !
قلبم اومد تو حلقم !
..................................

 
من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار
از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم
قبل اینکه ننه بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن !

موضوعات مرتبط: طنز ، بخندیم ، ،

تاريخ : چهار شنبه 15 خرداد 1392 | 21:47 | نویسنده : zahra |

********لطیفه های خنده دار********

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

*********جملات طنز**********
در پاک بودن فوتبال‌ ما همین بس که:
یکی به یکی میگه کیسه کش ! اونم به اون یکی میگه لنگی !
که هردو مظهر پاکی و نظافت هستن !
*********جملات طنز**********
یه کشف جدید:
شما میتوانید با زدن راهنما سرعت ماشین کناریتون را تا چندین برابر افزایش دهید!
*********جملات طنز**********


یادتونه؟؟
بچه که بودیم وقتی پاکنمون کثیف میشد میکشیدیمش به
دیوار یا قالی تا تمیز بشه؟
اینو چی؟؟
وقتی معلم واسه درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمونو میخـوند
یجورایی حس معجزه بهمون دست میداد

*********جملات طنز**********

مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود

حیف نون سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی!


دانش آموزی داشت سر کلاس چیزی می خورد، معلم پرسید چی می خوری؟ گفت: نمی خورم! آلو خشک رو گذاشتم توی دهانم تا خیس شه زنگ تفریح بخورم!

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 | 18:26 | نویسنده : zahra |

******جوک جدید باحال*********
دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو!
*******جوک جدید باحال*********
دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه... !!
*******جوک جدید باحال*********
یادش بخیر قدیمـا رو عیدی فک و فامیل حســـــاب باز میکردیم
امسال خیلـــی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن...!
*******جوک جدید باحال*********

من موندم این مخترع نون تافتون چه فکری کرده این همه سوراخ گذاشته رو این نوون؟؟؟
یه لقمه درست حسابیم نمیشه گرفت همش نشت میکنه!
*******جوک جدید باحال*********

راستی
یکی از دغدغه های دوران کودکی من این بود که "نخ" وسط نبات چی کار می کنه آخه؟!
*******جوک جدید باحال*********

یکی از مهیج ترین تفریحاتِ آقایون
تماشای پارکِ دوبل بانوان است !
*******جوک جدید باحال*********
دوستم زنگ زده میگه اس ام اس در مورد سرما خوردگی داری بهم بدی ؟!؟
من
اینترنت جهانی

**********مطالب طنز و خنده دار***********
یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********

 

منطقِ پدرو مادر از تحصيل در دانشگاه: "اين همه درس خوندي، درِ يه نايلون رو نميتوني باز کني!
**********مطالب طنز و خنده دار***********

هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
**********مطالب طنز و خنده دار***********

معلم : 10 تاسيب داريم من 9 تاشو ميخورم ، چند تا سيب ميمونه؟ بچه: همون يكي روهم بردار بخور بدبخت سيب نخورده !

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 | 17:43 | نویسنده : zahra |

قابل توجه اونایی که میگفتن "کوووووووووو" تا آخر ترم...

الان رسیدیم به همون "کووووووووووو" پیاده بشید از مناظر لذت ببرید.....


دقت کردین لب آدم هیچ وقت تبخال نمیزنه مگه این که ۲۴ ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشی...!
Ο..Ο..Ο..Οجوک های جدید و خنده دارΟ..Ο..Ο..Ο
کلا هروقت عجله داشتی باشی به چراغ های قرمز میخوری
ولی اگه بخوای یه اس ام اس رو تا آخر بنویسی، همه چراغا سبز میشه !!

جوک های جدید و خنده دارΟ..Ο..Ο..Ο
وقتی کباب با برنج میخوریم ۹۰%حواسمون به اینه که هر دوتاش باهم تموم شه !

داشتیم وسایل انباری رو مرتب می کردیم، مامانم یه مداد رنگی ۲۴ رنگِ قاب فلزی از تو یه کارتن در آورد.
زد زیر خنده گفت: می دونی چیه؟
گفتم: نه!
گفت: این رو خریده بودم هر وقت معدلت ۲۰ شد، بهت بدم، ولی حیف که نشد.
Ο..Ο..Ο..Οجوک های جدید و خنده دار

یکی از سرگرمی های پلید من اینه که توی جمع هدفون میزارم گوشم . آهنگ پلی نمیکنم. بعد گوش میکنم ببینم بقیه راجع به من چی میگن...
امتحان کنین جواب میده )
Ο..Ο..Ο..Οجوک های جدید و خنده دار

♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦
امتحان وسیله ست، نمره دست استاده، الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونی هاااا
♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦

وستان عزیز بهم مشاوره بدید :
به نظرتون بعد از این که فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی ؟ ؟؟؟ !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦جوکهای خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده ، فامیلمون اومده میگه آخی خوابه ؟؟؟
میگم پَ نَ پَ زدیمش تو شارژ ! دکترا گفتن ۷ – ۸ ساعت اول خوب بزارین شارژ بشه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمیکنه !

•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !

رفتم بقالی میگم پودر ماشینی دارید ؟ میگه برای ماشین لباسشویی ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برای ماشین سواری ، بریزم تو باکش هوارو کثیف نکنه !


•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 | 17:25 | نویسنده : zahra |

چوپونه با گوسفنداش لج میکنه،می برتشون چمن مصنوعی.. 

∞∞∞∞∞جوک جدید و خنده دار∞∞∞∞∞

"آخرش هیچی نمیشی" چیست؟ نوید آینده ای مبهم از سوی والدین به فرزندان ! 

∞∞∞∞∞جوک جدید و خنده دار∞∞∞∞∞

پلیسه به یارو میگه : گواهینامه داری؟ میگه : بزار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم ، کارت راه بیفته

∞∞∞∞∞جوک جدید و خنده دار∞∞∞∞∞

توصیه حیف نون به فرزندش: اگر به یکدیگر احترام بگذاری، یکدیگر نیز به تو احترام خواهند گذاشت!

 

 

یه قانونی هست که میگه :

یه مریضی میگیری که از هر یک میلیون نفر یه نفر اونو میگیره !

اما تو قرعه کشی بانک بین دونفر هم که باشه تو برنده نمیشی !

 

ΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩ

دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست

مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه … !!

 

ΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩΩ

 

پشت خاور نوشته بوود:همه از من میترسن من از نیسان ابی

پشت نیسان نوشته:همه از من میترسن من از زنم

 

 

سوال روان شناسي: با جواب دادن به اين سوال ميتوانيد بفهميد افسرده هستيد يا نه! سوال:افسرده هستيد يا نه؟

 

یارو داشته نوار خالي گوش ميداده و گريه ميکرده.ميپرسن چرا گريه ميکني.ميگه دلم به حال خواننده ميسوزه آخه بيچاره لال بوده

 

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : چهار شنبه 1 خرداد 1392 | 14:14 | نویسنده : zahra |

دقت کردین تو فیلم های ترسناک طرف میخواد فرار کنه هیچ وقت ماشینش روشن نمیشه؟

 

یکی از بدی‌های هدفُن اینه که
همش فکر می‌کنی دور و ورت داره یه اتفاقی میفته که تو ازش خبر نداری!

 

کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!

تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی‎ ‎نیست ...!!!

***********************

بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟ میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!

 

جاتون خالی دیشب رفته بودم شهر بازی و فقط به یه نتیجه رسیدم: توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن...!!!

 

یکی از فانتزی های من اینه کــه کنترل تلویزیون خونمون رو بردارم و

برم جلوی ایــن مــغازه های صوتی تصویری ،

این تلویزیونایی کـــه گذاشتن پشت ویترین رو خاموش کنم …

 

به مامانم مــیگم : یادش بخیر بچه که بودیم چقدر ما رو کتک میزدی ها… !

شترق خوابوند در گوشم گفت :

این دروغا چیه که میگی بــچه؟ مـن کِی دست روتون بلند کردم ؟


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 | 10:38 | نویسنده : zahra |

  اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان امتحان دارد و هیچ کاری نکرده

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

    هان ای کسانی که ازکتاب هایتان به عنوان اشیائی دکوری استفاده کرده اید
    اکنون فقط یک معجزه می تواند کارنامه شما را زیر و رو کند !
    ستاد ایجاد رعب و وحشت شب امتحان !

 -------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

حالا وقت برای درس خوندن داریم، کووو. . .تا فردا
زمزمه های شیطانی شب امتحان !

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

این روزها هیشکی درس نمیخواند ! شما چطور!؟

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

من همه کتابامو۲ دورکامل خوندم، توچطور؟
ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان

      


-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

        امتحان اولین گام در جهت شروع چاپلوسی پیش استاد برای نمره ی ده گرفتن است !

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

      


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 | 10:34 | نویسنده : zahra |
 

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!


اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده



چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!

عتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم

 

اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

 

جوک.....................

 

 

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 | 10:11 | نویسنده : zahra |
 

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!


اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده



چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!

عتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم

 

اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!

اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

 

جوک.....................

 

 

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 | 10:11 | نویسنده : zahra |

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن..

تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!! می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت آقا این بچس سگ نیست! طرف بابای بچه بود!!

مامانه به بچه هه می گه : می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی!
بچه هه می گه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود

یارو زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده می گه: یه لحظه... طرف می گه: خیلی ممنون! و قطع می کنه


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | 17:1 | نویسنده : zahra |

یه مغازه هست رو شیشه اش نوشته: "اسنک، اسنک، کتلت"

کاش پول داشتم مغازه بغلیش رو میخریدم روش مینوشتم: "کتلت به گوشم"

لان بچه ۴ ساله از باباش گوشی مدل بالا میخواد!!!

بعد ما یه فامیل داشتیم اسمش رضا بود تا ۱۲ سالگی همیشه هرکی میگفت سکوت علامت رضاست، من فکر

میکردم علامتِ اونه, باید بهش احترام بذاریم!! straight face

از بس من رفتم داروخونه و بجای بقیه پولم چسب زخم بهم دادن الان میتونم یه ارتش زخمی رو پانسمان کنم !

پس فردا ایــــــن مـــــوقـــــع خــــوابــــیـــــم...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
البته ســـــره کــلاس :))

دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !

ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ!خعـــــــــــــلی
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻮﻩ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ! ﻧﻪ!
.
.
ﯾﻪ ﺩﻩ ؛ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ!

فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی....
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی....

يكي از فانتزيام اينه كه يه پيرمرد پولدار تصادف كنه من برسونمش بيمارستان و نجاتش بدم اونم با بچه هاش مشكل داشته باشه تمام زندگيش به نام من بزنه و بميره .وقتي بچه هاش منو پيدا ميكنن كه پولا بگيرن همه چيز بندازم جلوشون بگم برداريد نامردها اوني كه با ارزش بود پدرتون بود

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | 16:46 | نویسنده : zahra |

بنده در دوران كودكي علاقه اي به خلبان شدن نداشتم!اما از بد روزگار در دوران دانشجويي كمي تا قسمتي چتر باز از آّب در امدم وبعد از ترم اول كمتر درسي بود كه با تقلب يا به اميد تقلب سر جلسه امتحان نرفته باشم!پس اگر قرار به انتخاب خاطره از تقلب باشد انتخاب يكي از بين اون همه خاطره بايد كار سختي باشه!

مثلا ميشه از امتحان پايان ترم استاتيك شروع كنم كه تقلب رو به صورت كاملا حرفه اي در دستشويي جاسازي كرده بودم واز بد شانسي درست همون روز آب قطع شد واميدمون ازتقلب قطع شد وافتادم!

يا ميشه ازامتحان فيزيك 2بگم كه امتحان تستي بودومن ودوتا از دوستام از رو دست يكي از دختراي كلاس نوشتيم اما بعدش فهميديم كه چه فايده كه ترتيب سوالات يكي نبوده وجمع نمرات سه نفرمون به نمره قبولي نميرسه واز همه بدتر اينكه اون دختره از همه كمتر گرفته!

يا از يه استاد ديگه كه از لحاظ سني چيزي از عمو جغدشاخدار كم نداشت حتي وقتي تقلبمون رو گرفت هم از رو نرفتيم واونم با اون صدايي كه انگار از ته چاه ميومد بهمون گفت:حالا درسته........ ما....... چيزي نميگيم........... ولي خب شمام رعايت ...............كنيد!

يا اشاره كنم به امتحان ميان ترم درس مقاومت مصالح كه جزوه رو با دوستم نصف كرديم وهركسي نصف خودشو تو يه كاغذ مچاله نوشتيم وبه هم ديگه داديم تا بهترين افتخار دوران دانشجوييم(البته تا امروز) كسب بشه ونمره دوم كلاس رو كسب كنم!گرچه وقتي تو پايان ترم با نمره 12از دستش خلاص شدم استاد بهم گفت:با اون ميان ترم درخشان ازت انتظار زيادي داشتم!

اما جاي داره ياد كنم از استاد(ن)كه حسرت تقلب تو كلاسش تو دلم موند! كسي كه صاحب كرامات متعدد بود مثلا علاوه بر اون كنترل هاي معمول ماشين حساب هاي همه بچه هارو يكي يكي چك ميكرد تا كاري جز چهار عمل اصلي ازشون بر نياد!وبرا امتحان كلاس بزرگي رو انتخاب ميكرد وكروكي كلاس رو ميكشيد واز بچه ها ميخواست كه شماره دانشجويي خودشون روبنويسن ومدعي بود كه تو خونه تمام ورقه هاي همسايه رو با هم تطبيق ميده تا در حق كسي اجحاف نشه! يه بار هم با افتخار اعتراف كرد اسم تموم كسايي رو كه برا دستشويي ميرن بيرون رو مينويسه تا مو رو از ماست بكشه بيرون!

حالا بگذريم از اينكه يه باربه يكي از بچه ها كه راه حلش تقريبا با جزوه يكي بود صفر داد وازش خواست كه اگه اعتراضي داره به (آموزش دانشكده) منعكس كنه!

 

 


موضوعات مرتبط: طنز ، ،

تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | 16:37 | نویسنده : zahra |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.